بنا به درخواست بعضی از بچه فایل های ساختمان داده سال 1391 استاد مهدور را به مرور آپلود کرده و در همین پست قرار میدهم.
وقتی پاول مجله را به من نشان داد، اساسا چیزی تحت عنوان صنعت نرم افزار وجود خارجی نداشت...ما رویای آن را در سر می پروراندیم و در نهایت به آن جامه عمل پوشاندیم...این کار در حقیقت بزرگ ترین ایده ای بود که من همیشه در سر داشتم.بیل گیتس با ام آی تی اس که سازنده آن میکروکامپیوتر بود تماس گرفت و به آنها اطلاع داد که برنامه ای را برای Altair در دست تهیه دارد. اما در آن لحظه هنوز از برنامه خبری نبود. همین باعث شد، دوران کوتاه مدت دیوانه واری برای این دو آغاز شود.
بیل وسط کدنویسی بود که کم کم سرش به سمت کیبورد آویزان می شد و یکی دو ساعت چرت می زد، سپس چشمانش را باز کرده، دو بار پلک می زد و با تمرکز مثال زدنی دقیقا از همان نقطه ای که کد را رها کرده بود کارش را ادامه می داد.
وقتی آلن به ام آی تی اس رسید، کلیدهای میکروکامپیوتر Altair را روشن کرد، ده دقیقه صبر کرد تا کدها از روی نوار بارگذاری شود. کارمندان ام آی تی اس در حالی که به آلن خیره شده بودند، نگاه های معناداری به هم می کردند.این بزرگترین ایده ای بود که بیل گیتس به سرانجام رساند. ممنون بیل.ناگهان در کامپیوتر عبارت "?MEMORY SIZE" ظاهر شد. یکی از اعضای ام آی تی اس فریاد زد: «یک چیزی تایپ شد!» آلن که ذوق زده شده بود هم در جواب تایپ کرد: "7168". کامپیوتر پاسخ داد: "OK."، آلن تایپ کرد "PRINT 2+2 ".... کامپیوتر پاسخ داد: "4".