۶ نکته در خصوص لینوکس که هر کاربر ویندوز باید بداند
لینوکس طی چند سال اخیر پیشرفتهای بزرگی به خود دیده و روز به روز به جایگزین مناسبی برای کاربران سیستمعاملهایی نظیر ویندوز تبدیل شده است. اگر شما از ویندوز خسته شدهاید، مایل به پرداخت هزینه برای نسخههای جدید ویندوز نیستید، یا حتی هنوز از ویندوز XP استفاده میکنید، به هیچ وجه ضرری نخواهد داشت اگر نیم نگاهی نیز به لینوکس داشته باشید.
اگر هنوز هم در شک و دو دلی برای آزمایش لینوکس به سر میبرید، در اینجا ۶ رازی که ممکن است در مورد این سیستمعامل ندانید را گردآوری کردهایم تا نقطهی شروع بهتری در اختیار داشته باشید. دانستن این ۶ مورد موجب میشود احساس راحتی بیشتری در خصوص امتحان کردن لینوکس داشته باشید و اندکی نور به این دنیای ناشناخته تابیده شود. همچنین لازم به ذکر است که این سیستمعامل بصورت دقیقتر گنو/لینوکس نام داشته و «گنو» علاوه بر تشکیل بخشی از قسمتهای اساسی سیستم، در حقیقت فلسفهی آزادی نرمافزار است که ماهیت وجودی این سیستمعامل را شکل میدهد. بنابراین توصیه میکنیم در صورت تمایل در خصوص آن اندکی تحقیق کنید. اما در این مقاله، برای سادگی بیشتر، کل سیستمعامل را لینوکس مینامیم و کلمهی «لینوکس» در اینجا تنها به کرنل اشاره ندارد.
میتوان لینوکس را بدون ریسک در محیط زنده آزمایش کرد
یکی از کاربردیترین توانمندیهای لینوکس، در این مساله خلاصه میشود که کاربر قادر است بدون نصب آن بر روی سیستم و اعمال هیچ تغییری، با قرار دادن دیسک یا بارگذاری از روی حافظه فلش، آن را بر روی محیط زنده مورد آزمایش قرار دهد. در این حالت کافی است ایمیج توزیع لینوکس مورد نظر خود را (که قابلیت دیسک زنده در آن تعبیه شده باشد) بر روی یک حافظهی USB رایت کرده و سپس آن را همچون CD/DVD نصب ویندوز بوت کنید. پس از بوت شدن لینوکس، به شما دو گزینه یکی برای ورود مستقیم به مراحل نصب و دیگری برای استفادهی آزمایشی از دیسک زنده و آشنایی با محیط توزیع ارائه میشود که بنا بر انتخاب خود میتوانید از آنها بهره ببرید. زمانی که محیط زنده را انتخاب میکنید، میزکار پیشفرض سیستمعامل درست همانند زمانی که بر روی حافظهی فلش یا بر روی سیستم نصب شده باشد در حافظهی رم بارگذاری خواهد شد. در این مرحله شما میتوانید همهی بخشهای سیستمعامل را بدون نگرانی از بابت ایجاد هرگونه مشکل در سیستم خود مورد استفاده و آزمایش قرار دهید. البته در نظر داشته باشید که در صورت وارد شدن به پارتیشنهای ویندوز هرگونه حذف یا تغییر در فایلها که توسط خودتان صورت گیرد در سیستم نیز اعمال خواهد شد. این موضوع، دیسک زندهی لینوکس را به ابزاری بسیار کارآمد برای رفع مشکل و نجات سیستم در زمانی که سیستمعامل اصلی با مشکل مواجه شده تبدیل میکند. بنابراین همراه داشتن یک دیسک زندهی لینوکس میتواند در موارد حساس کمک بسیار بزرگی برای شما باشد.
در دیسک زنده شما آزاد هستید که هر تعداد اپلیکیشن که دوست داشته باشید نصب کنید، تنظیمات سیستمعامل را دستکاری کرده و زیر و بم محیط کاربری را پیش از نصب واقعی بر روی دستگاه امتحان کرده و بر آن مسلط شوید. تمام این تغییرات تنها در حافظهی رم شما ذخیره خواهند شد و همگی به محض بارگذاری مجدد سیستم به حالت اول باز خواهند گشت. این شیوه همچنین راهکار بسیار مناسبی برای امتحان کردن سازگاری سختافزارها است چرا که دیسک زنده، همان تجربهی کاربری کامل را که پس از نصب دریافت خواهید کرد در اختیار شما میگذارد. بنابراین چک کردن اینکه آیا همه چیز به خوبی در سیستم جدید کار خواهد کرد به سادگی آب خوردن خواهد بود. البته این روزها احتمال اینکه یک قطعهی سختافزاری آنگونه که انتظار میرود عمل نکند بسیار اندک است.
نیاز به نصب و تنظیم درایورها نادر است
احتمالا از خود میپرسید که «چطور بدون نصب کردن درایورها قرار است سختافزار خود را در لینوکس آزمایش کنیم؟» لازم است بدانید که ساختار لینوکس (کرنل) کاملا از ویندوز متفاوت است. یکی از این وجه تمایزها در این مساله نهفته که درایورها در لینوکس بخشی از کرنل بوده و همراه با هسته ارائه و بروزرسانی میشوند؛ در حالی که در ویندوز، درایورها در فضای کاربری نصب میشوند. بنابراین در لینوکس درایورها بدون نیاز به دخالت کاربر از پیش آمادهسازی شدهاند و تقریبا همه سختافزارها شناسایی خواهند شد. وبکم، میکروفون، چیپست وایرلس، کارت گرافیک، کارت صدا، کارتخوان SD، همه و همه به محض اینکه لینوکس را بر روی سیستم اجرا کنید آماده ی فعالیت هستند. بنابراین نیاز به نصب دستی یک درایور یا شناخته نشدن یک سختافزار در لینوکس بسیار نادر است.
در صورتی که از توزیع اوبونتو یا یکی از توزیعهای مبتنی بر آن استفاده کنید، یک ابزار مخصوص نیز برای نصب سختافزارهایی که درایور آنها نیاز به نصب دستی داشته باشد در اختیارتان قرار خواهد داشت. این ابزار هر درایور اختصاصی و انحصاری که برای سختافزارهای شما در دسترس باشد را نیز به شما نشان خواهد داد تا اگر کارت گرافیک شما با درایور پیشفرض، کند به نظر میرسد یا در اتصال به وایرلس مشکلی دارید، بتوانید تنها با یک کلیک از درایورهای جایگزین بهرمند شوید.
جایگزین مناسب برای اغلب برنامهها وجود دارد
یکی دیگر از نگرانیهای کاربران ویندوز، نرمافزارهایی است که در سیستمعامل مایکروسافت مورد استفاده قرار میدهند اما با مهاجرت به لینوکس از آنها بی بهره خواهند بود. اگرچه این موضوع صحت دارد که بسیاری نرمافزارها فقط برای پلتفرم مایکروسافت تولید شدهاند و بسیاری نسخهی لینوکسی ندارند، اما برنامههای جایگزین بسیار مناسب و گاه با قدرت بیشتری برای به انجام رساندن نیازهای کاربران در لینوکس وجود دارد. برای هر نوع از نرمافزارها بطور قطع جاگزینهایی خواهید یافت؛ حتی برای نرمافزارهای CAD. در حقیقت تنها نرمافزارهای بسیار تخصصی هستند که ممکن است هیچ جایگزینی در لینوکس نداشته باشند، همانگونه که برای بسیاری نرم افزارهای فنی و علمی لینوکس که کاربردهای فراتخصصی دارند نمونهی مشابهی در ویندوز یافت نخواهد شد. اما مساله این است که چنین مسالهای در خصوص نیازهای اغلب کاربران صدق نمیکند.
حالت مشابهی در خصوص بازیها نیز صادق است. طی چند سال گذشته پلتفرم لینوکس آبستن اتفاقات بزرگی در حوزهی بازیهای رایانهای بوده است. استیم تلاش دارد این پلتفرم را بعنوان قطب بعدی بازیهای رایانهای معرفی کرده و به رقابت با کنسولهای بازی بپردازد. در همین راستا شرکتهای بزرگ بازیسازی از آمادگی خود برای ورود به این پلتفرم سخن گفتهاند و هماکنون تعدادی از بازیهای رده AAA به این اکوسیستم پورت شدهاند. کلاینت استیم در لینوکس در برگیرندهی لیست رو به افزایش بسیاری بازیهای محبوب بوده و ارائهکنندگان کوچکتری نظیر GOG.com نیز کار بر روی ارائهی بازیها در لینوکس را آغاز کردهاند. البته برای به بلوغ رسیدن این اکوسیستم در حیطهی بازیهای رایانهای چند سالی باید منتظر ماند اما با در نظر گرفتن بازده عالی و بنچمارکهای بدست آمده در این سیستمعامل که باعث شده عدهای آن را بهینهتر از ویندوز در این حیطه بدانند، آیندهی روشنی را پیش روی آن قرار داده است. اگر بازی مورد علاقهی شما هماکنون در لیست پشتیبانی لینوکس باشد مسلما غمی نخواهید داشت.
نصب و مدیریت نرمافزارها بسیار آسانتر است
و اما یافتن و نصب نرمافزارها در لینوکس به چه شکل است؟ بر خلاف ویندوز شما در لینوکس هیچ نیازی به زیر و رو کردن اینترنت و پکیجهای نرمافزاری برای یافتن برنامههای مورد نیاز خود و نصب دستی و تک به تک آنها نخواهید داشت. مسلما همهی شما با مرکزهای نرمافزاری نظیر اپاستور یا گوگل پلی آشنا هستید. ایدهی یک مرکز و مخزن نرمافزاری متمرکز در این پلتفرمها از آنچه که پیشتر در لینوکس وجود داشته الگو برداری شده و به محبوبیت قابل توجهی دست یافته است. در لینوکس تمامی برنامهها در مخازن مشخصی قرار گرفته و همگی از طریق مرکز نرمافزاری توزیع شما (Software Center در اوبونتو) در دسترس قرار گرفته است. همچون سایر مراکز نرمافزاری کافی است نام پکیج مورد نظر را جستجو کرده یا در دستهبندیهای مشخص به جستجو بپردازید؛ سپس با کلیک بر روی کلید نصب تمامی مراحل بصورت خودکار انجام خواهند شد. بررسیها و امتیازات کاربران برای انتخاب بهتر در اختیارتان خواهد بود و جالبتر اینکه تمامی بستهها همراه با بروزرسانی سیستمعامل بروز خواهند شد و همچون ویندوز نیازی به دانلود و بروزرسانی تک به تک آنها نخواهید داشت. سیستم مدیریت بسته توزیع بصورت خودکار وابستگیها و اولویت نصب پکیجها را تشخیص داده و از هرگونه تداخل و ایجاد اشکال جلوگیری میکند.
در موارد نادری که برنامهای به دنبالش هستید را در مرکز نرمافزاری نمییابید، میتوانید در وب به جستجو پرداخته و ببینید آیا پکیجی برای نصب ارائه شده، مخزن اضافی برای آن در نظر گرفته شده یا خیر. با افزودن مخزنها که دستورالعمل ساده و سرراستی هم دارند مرکز نرمافزاری متوجه خواهد شد که برنامهی مورد نظر شما را از چه مسیری باید دریافت و بروزرسانی کند. به این شیوه در عوض نصب دستی پکیج نظیر ویندوز، برنامه را از طریق سیستم نصب کرده تا در آینده نیازی به بروزرسانی دستی آن نباشد. فقط لازم است در مطلع باشید که دو فرمت اصلی و غالب برای پکیجهای نرمافزاری لینوکس وجود دارد که شامل deb. و rpm. میشوند. توصیه میکنیم راهحل نصب مستقیم از پکیج را در صورت امکان مورد استفاده قرار ندهید و بر مخازن و مرکز نرمافزاری متکی باشید اما در صورتی که مایل به نصب یک پکیج بر روی توزیع خود بودید، لازم است در جریان باشید که deb. مربوط به دبیان، اوبونتو و توزیعهای مشتق شده از آنها بوده و rpm. مختص اوپنسوزه، فدورا، ردهت و امثال آنهاست. پیشنهاد میکنیم پیش از نصب یک توزیع یا پس از آن، از ماهیت و پایهی اصلی آن با اندکی جستجو مطلع شوید. این تفاوت فرمت بدلیل بهره بردن توزیعهای مطرح از دو سیستم مدیریت بستهی کاملا متفاوت است؛ اما در مجموع، هر دو مجموعه بسیار مشابه با یکدیگر عمل میکنند. در این مورد نیز کافیست فایل را دانلود کرده، دو بار بر روی آن کلیک کنید و نصب آن را به سیستم بسپارید.
در استفادهی عادی از لینوکس، هیچگاه برای نصب نرمافزارها مجبور به کامپایل آنها از کد منبع نخواهید بود. البته این مورد کاملا در اختیار شما قرار خواهد داشت اما شایعاتی که اشاره به ضرورت کامپایل برنامهها در لینوکس دارند از ماهیت صحیحی برخوردار نیستند.
شخصیسازی از ارکان اصلی لینوکس محسوب میشود
به دلیل ماهیت و ساختار ماژولار لینوکس، راههای بی پایانی برای شخصی سازی و انتخاب محیط کاربری در اختیار کاربران این سیستمعامل قرار دارد. لینوکس از چندین میزکار محبوب که کاملا با یکدیگر متفاوت بوده و هر یک تجربهی کاربری منحصر بفردی ارائه میکنند برخوردار بوده و هر یک از این میزکارها نیز بعنوان رابطهای کاربری، از خصوصیات و قابلیتهای بخصوصی برای شخصیسازی برخوردار هستند. بنابراین محیط کاربری شما میتواند کاملا متفاوت از سایر کاربران لینوکس بوده و کاملا بر اساس سلیقه و انتخاب شما شکل گیرد. هیچ انتخابی از سوی تولیدکننده بر شما تحمیل نخواهد شد. از پیش در زومیت به دو میزکار گنوم و KDE اشاره کردهایم و صد البته میزکار یونیتی در اوبونتو را نیز به خوبی میشناسیم. همچنین در مقالهای به معرفی مختصر برخی محیطهای گرافیکی این سیستمعامل پرداخیتم. این موارد تنها نمونههای کوچکی از انعطاف گرافیکی لینوکس هستند.
ضرورتی برای استفاده از ترمینال وجود ندارد
و اما آخرین راز... این روزها نیاز به ترمینال برای اجرای وظایف و استفاده از لینوکس بسیار نادر است. کاملا قابل درک است که کاربران عادی از استفادهی ترمینال وحشتزده خواهند شد؛ خصوصا آن دسته از کاربران که به ویندوز عادت کردهاند. اما حقیقت این است که برای استفاده و لذت بردن از لینوکس هیچ نیازی به استفاده از ترمینال یا در شایعات عجیبتر، بلد بودن کدنویسی وجود ندارد. مساله اینجاست که بسیاری از افراد که ترس از ترمینال را کنار گذاشته و به آن عادت کردهاند، به حدی از استفادهی آن لذت میبرند که ترجیحمیدهند اغلب کارها را به این ابزار متنی قدرتمند واگذار نمایند. عیبیابی سیستم، اجرای تغییر خاص از راه دور و بسیاری فعالیتها از طریق ترمینال بسیار سادهتر و سر راستتر بوده و در انجمنها به همین دلیل بهجای آنکه مسیر گرافیکی طولانی و گیجکننده را به کاربر نشان دهند، برای حل مشکلات به ارائهی دستور مشخصی پرداخته و از خروجی ارائه شده به سرعت مشکل را شناسایی کرده یا کاربر را به نتیجهی دلخواه میرسانند. بنابراین ترمینال یا خط فرمان، بعنوان یک سلاح قدرتمند در دست کاربران لینوکس بوده و کاملا در کنار محیط کامل گرافیکی و چشمنواز قرار دارد و جایگزین آن محسوب نمیشود.
در هر حال در صورتی که کاربر لینوکس باشید سرانجام وسوسه خواهید شد دستورهای خط فرمان را یاد گرفته و بر مهارت خود در کار با سیستم بیفزایید. هرگاه که احساس کردید نیاز به بدست آوردن اطلاعات بیشتری در خصوص یک دستور دارید، کافیست عبارت man COMMAND را در ترمینال تایپ نمایید که البته باید کلمهی Command را با دستور مورد نظر خود جایگزین نمایید. با استفاده از این دستور، راهنما و دستورالعمل فرمان مورد نظر به شما نمایش داده خواهد شد.
شما چه رازی را به این لیست اضافه میکنید؟
این ۶ مورد باعث کاهش نگرانی شما در خصوص ورود به دنیای ناشناختهی لینوکس خواهد شد. بنابراین ورود به لینوکس به اندازهای که تصور میکنید دشوار نیست؛ کافیست نفس عمیق کشیده، دیسک زنده را بوت کرده و به آزمایش و دستکاری آن پرداخته و اندکی در خصوص فلسفهی نرمافزارهای آزاد تحقیق کنید. شاید شما نیز از آن دسته باشید که این سیستمعامل را محبوب دل خود یافتهاند.
یکی از با حالترین ویژگیهای گنو/لینوکس برای من قابل حمل بودن اون هست.
تا جایی که احساس میکنم بهتره هم اینجا ذکر بشه و هم توی یه موضوع جدید در موردش بیشتر صحبت بشه.
قابل حمل بودن یعنی اینکه مثلا من اون را روی یه لپتاپ نصب کردم و دهها نرم افزار هم روی اون نصب و حذف کردم و برخی پروندهها را هم که برای شخصی سازی برخی برنامهها و قلمها و مضمونها بود به /etc اضافه کردم (دقیق مسیرش یادم نیست ولی توی همین پوشه بود و داخلتر یادم نیست)، و در آخر با remastersys (برخی با relinux و ...) یه توزیع جدید ساختم و اون را روی لپتاپ دیگه با سخت افزارهای متفاوت نصب کردم عالی بود.
گنو/لینوکس با ورود به رایانهی هر شخص متعلق به خود او میشود.